نویسنده: آیة الله العظمی مکارم شیرازی

 
یا عَلیُّ، تارِکُ الصَّلاةِ یَسألُ الرَّجعَةَ اِلَی الدُّنیا وَ ذَلِکَ قَولُ اللهِ تَعالی: (حَتَّی إذَا جَاءَ أحَدَهُمُ المَوتُ قَالَ رَبِّ ارجِعُونِ). (1)
ای علی، کسی که نماز را ترک کرده طلب می‌کند برگشت به این دنیا را و این سخن خداوند است که می‌فرماید: (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می‌دهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد می‌گوید: پروردگارا، مرا بازگردانید.
بحارالانوار، ج 77، ص 58

نور هدایت

یکی از علل سهل‌انگاری کردن افراد در نماز شاید ندانستن آثار نماز در انسان است، لذا در اینجا به ده اثر نماز اشاره می‌کنیم:

تأثیر نماز در تربیت فرد و جامعه

نماز چیزی نیست که فلسفه‌اش بر کسی مخفی باشد، ولی دقّت در متن آیات و روایات اسلامی ما را به ریزه‌کاری‌های بیشتری در این زمینه رهنمون می‌شود:
1. روح و اساس و هدف و مقدّمه و نتیجه و فلسفه‌ی نماز همان یاد خداست، همان «ذکرالله» که در آیه‌ی 45 سوره‌ی عنکبوت می‌فرماید: «نماز را بر پادار که نماز (انسان را) از زشتی‌ها بازمی‌دارد و خداوند می‌داند شما چه کارهایی می‌کنید».
2. نماز وسیله‌ی شست‌وشو از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است، زیرا نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می‌کند. در حدیثی آمده که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از یارانش پرسید: «اگر بر درِ خانه‌ی یکی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و هر روز پنج بار خود را در آن بشویَد، آیا چیزی از آلودگی در بدن او می‌مانَد؟ گفتند: نه. فرمود: نماز مانند این آب جاری است، هرگاه انسان نماز می‌خوانَد، گناهانی که در میان دو نماز مرتکب شده از بین می‌رود».
به این ترتیب جراحاتی که بر روح و جان انسان از گناه می‌نشیند، با مَرهَم نماز التیام می‌یابد و زنگارهایی که بر قلب می‌نشیند زدوده می‌شود.
3. نماز سدّی در برابر گناهان آینده است، چرا که روح ایمان را در انسان تقویت می‌کند و نهال تقوا را در دل پرورش می‌دهد.
و می‌دانیم که «ایمان» و «تقوا» نیرومندترین سد در برابر گناه هستند و این همان چیزی است که در قرآن به عنوان نهی از فحشا و منکرات بیان شده و همان است که در احادیث متعدّدی می‌خوانیم: افراد گناهکاری بودند که شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان کردند و آنها فرمودند: غم مخورید، نماز آنها را اصلاح می‌کند و کرد.
4. نماز غفلت زداست. بزرگ‌ترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگی مادّی و لذایذ زودگذر شوند، اما نماز به حکم اینکه در فواصل مختلف و هر شبانه‌روز پنج بار برپا می‌شود؛ مرتّب به انسان اخطار می‌کند، هشدار می‌دهد و هدف آفرینش او را خاطرنشان می‌سازد. وضعیّت او را در جهان به او گوشزد می‌کند و این نعمت بزرگی است که انسان وسیله‌ای در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند بار به او بیدار باش گوید.
5. نماز، خودبینی و کبر را درهم می‌شکند، چرا که انسان در هر شبانه‌روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار در برابر خدا پیشانی بر خاک می‌ساید، خود را ذرّه‌ی کوچکی در برابر عظمت او می‌بیند، بلکه صفری در برابر بی نهایت، پرده‌های غرور و خودخواهی را کنار می‌زند، تکبّر و برتری‌جویی را در هم می‌کوبد.
به همین دلیل امام علی (علیه السلام) در آن حدیث معروف که فلسفه‌های عبادات اسلامی در آن منعکس شده، بعد از ایمان، نخستین عبادت را که نماز است با همین هدف تبیین می‌کند و می‌فرماید: «خداوند ایمان را برای پاک‌سازی انسان‌ها از شرک واجب کرده است و نماز را برای پاک‌سازی از کبر».
6. نماز وسیله‌ی پرورش فضایل اخلاق و تکامل معنوی انسان است، چرا که انسان را از جهان محدود مادّه و چاردیوار عالم طبیعت بیرون می‌برد، به ملکوت آسمان‌ها دعوت می‌کند و با فرشتگان همصدا و همراز می‌سازد، خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا می‌بیند و با او به گفت و گو بر می‌خیزد.
تکرار این عمل در شبانه روز آن هم با تکیه بر روی صفات خدا، رحمانیّت و رحیمیّت وعظمت او به خصوص با کمک گرفتن از سوره‌های قرآنی بعد از حمد که بهترین دعوت کننده به سوی نیکی‌ها و پاکی‌هاست، اثر قابل ملاحظه‌ای در پرورش فضایل اخلاقی در وجود انسان دارد.
در حدیثی از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می‌خوانیم که درباره‌ی فلسفه‌ی نماز فرمود: «نماز وسیله‌ی تقرّب هر پرهیزگاری به خداست».
7. نماز به سایر اعمال انسان ارزش و روح می‌دهد و روح اخلاق را زنده می‌کند، زیرا نماز مجموعه‌ای است از نیّت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه و تکرار آن در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان می‌پاشد و روح اخلاص را تقویت می‌کند.
در حدیث معروفی می‌خوانیم که امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در وصایای خود بعد از آنکه فرق مبارکش با شمشیر ابن ملجم جنایتکار شکافته شد فرمود: «اللهَ اللهَ فِی الصَّلاةِ فَإنَّهَا عَمودُ دِینِکُم؛ خدا را، خدا را درباره‌ی نماز، چرا که ستون دین شماست». (2)
می‌دانیم هنگامی که عمود خیمه در هم بشکند یا سقوط کند، هر قدر طناب‌ها و میخ‌های اطراف محکم باشد اثری ندارد. همچنین وقتی ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از بین برود اعمال دیگر را از دست خواهد داد.
در حدیثی امام صادق (علیه السلام) فرمود: «إنَّ أوَّلَ ما یُحاسبُ بِهِ العَبدُ الصَّلاةُ فَإن قُبِلَت قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ وَ إن رُدَّت رُدَّ عَلَیهِ سَائِرُ عَمَلِهِ؛ نخستین چیزی که در قیامت بنده به آن حسابرسی می‌شود نماز است، اگر پذیرفته شد، سایر اعمالش قبول می‌شود، و اگر رد شود سایر اعمالش نیز رد خواهد شد». (3)
شاید به این دلیل که نماز رمز ارتباط خلق و خالق است و اگر به طور صحیح به جا آورده شود، قصد قربت و اخلاص که شرط قبولی سایر اعمال است در او زنده می‌شود وگرنه بقیّه‌ی اعمالش آلوده و از درجه‌ی اعتبار ساقط می‌شود.
8. نماز قطع نظر از محتوای خودش با توجّه به شرایط صحّت، دعوت به پاک‌سازی زندگی می‌کند، زیرا می‌دانیم مکان نمازگزار، لباس نمازگزار، فرشی که بر آن نماز می‌خواند، آبی که با آن وضو می‌گیرد وغسل می‌کند، محلّی که در آن غسل و وضو انجام می‌شود باید از هرگونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد. کسی که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم فروشی، رشوه خواری و کسب اموال حرام باشد چگونه می‌تواند مقدّمات نماز را فراهم کند؟ بنابراین تکرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتی است به رعایت حقوق دیگران.
9. نماز علاوه بر شرایط صحّت، شرایط قبول و به تعبیر دیگر، شرایط کمال دارد که رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر برای ترک بسیاری از گناهان است.
در کتاب‌های فقهی و منابع حدیث امور زیادی به عنوان موانع قبول نماز ذکر شده است، از جمله شرب خمر است که در روایات آمده: «نماز شرابخوار تا چهل روز قبول نخواهد شد مگر اینکه توبه کند».
و در روایات تصریح شده است که نماز کسی که زکات نمی‌پردازد قبول نخواهد شد و همچنین روایات دیگری که می‌گوید: خوردن غذای حرام، یا عُجب و خودبینی از موانع قبول نماز است، پیداست که فراهم کردن این شرایط قبولی تا چه حد سازنده است.
10. نماز روح انضباط را در انسان تقویت می‌کند، زیرا دقیقاً باید در اوقات معیّنی انجام گیرد که تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز است و همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیّت و قیام و قعود و رکوع و سجود و جز آن که رعایت آنها پذیرش انضباط را در برنامه‌های زندگی کاملاً آسان می‌سازد.
همه‌ی اینها فوایدی است که در نماز قطع نظر از مسأله‌ی جماعت وجود دارد و اگر ویژگی جماعت را بر آن بیفزاییم - که روح نماز همان جماعت است - ارزش و اهمّیّتی صد چندان پیدا می‌کند. (4)

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره‌ی مؤمنون، آیه‌ی 99.
2. بحارالانوار، ج 42، ص 256.
3. کتاب من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 208.
4. رجوع شود به: تفسیر نمونه، ذیل آیه‌ی 45 سوره‌ی عنکبوت.

منبع مقاله :
مکارم شیرازی، ناصر، (1390) انوار هدایت (مجموعه مباحث اخلاقی)؛ قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ اول.